جاده چالوس و پیشرفت کار

حاشیه جاده چالوس؛ روز؛ خارجی
(صدای زنگ تلفن؛ علی آنسوی خط)

علی: کجایی سهیل؟
سهیل: بیست کیلومتری چالوسم داداش!
ع: ساعت دوازده و نیمه، به ناهار میرسی؟
س: مممم؛ آره! نیم ساعت، چهل دقیقه دیگه!

جاده چالوس و پیشرفت کار

رویکرد چابک به پیشرفت کار، رویکردی رادیکال و نچندان مدرن است! فارغ از تفاوت هایی که در تعریف خود ماهیت “کار” وجود دارد؛ پیشرفت ها بر اساس “مقدار کار باقیمانده” پایش می شوند، نه بر اساس آنچه تا به حال انجام شده است! وقتی تیم بخواهد به هر دلیلی نشان دهد که کجاست، وقت خودش را با تشریح مسیری که طی کرده، تلف نمیکند! فاصله اش تا مقصد را بیان میکند! در بسیاری از موارد، این فاصله را با کمک تکنیک هایی “حدس” میزند! وقتی از تهران به سمت چالوس زیبا در سفرید، بعید است چنین تابلویی را ببینید: از تهران ۱۷۵ کیلومتر [دور شده اید]! واقعا مهم نیست چقدر راه آمده ای، مهم این است که ۲۰ کیلومتر دیگر باید برانی! همه سوالات مهم بعدی بر همین مبنا شکل خواهند گرفت؛ آیا سوخت خودرو برای طی “این مسافت باقیمانده” کافی است؟ آیا انرژی کافی برای رانندگی دارم یا چای و قهوه لازمم؟!

وقتی در جاده اید بیشتر دوست دارید، فاصله تا مقصد را بدانید یا مسافتی که تا به حال طی کرده اید؟ به عنوان یک مسافر کدام برایتان کاربردی تر است؟ شباهت های توسعه یک کسب و کار محصول محور با سفر چیست؟

خیلی اوقات برای اینکه چابک بیندیشیم لازم نیست، به اصطلاح “مدرن” فکر کنیم؛ کافی است قدری “طبیعی” باشیم! چابکی، پدیده مدرنی نیست!

👋

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *