سالها پیش در طولِ ترجمۀ بیانیۀ چابک که با تلاش دوستان عزیزم در انجمن چابک ایران به سرانجام رسید، گفتگوها، مناظرهها و گاهی بگومگوهای فنی شیرینی پیش میآمد که خود به غنای ترجمه و از همه مهمتر شناخت بیشتر متن و پسِ پشتِ ذهن نگارندگان آن میانجامید. مدتها بود که قصد داشتم در مورد چیستی و چراییِ ارزشهای چهارگانۀ چابک که در ابتدای بیانیه به آنها تأکید جدی شده مطلبی بنویسم که به دلایلی مقدور نمیشد و از طرفی هر چه بیشتر تجربیات چابک موفق و ناموفق داخلی را بررسی میکردم، فقر دانش ارزشهای چابک بیشتر خودنمایی میکرد:
تیمهای چابک بدون عمیق شدن در بیانیه و اصول چابک شروع به چابک کاری میکردند، افراد با شوقوذوق فراوان بدون تأمل در مفاهیم بنیادی، مدارک رنگارنگ اسکرام میگرفتند و شرکتهای بزرگ بدون درک عمیق از چابک، آن را شرط لازم و کافی موفقیت خود دانسته و کارکنان خود را به کلاسها و کارگاههای مختلف سرازیر میکردند!
افزوده شدن بخش جدید و کوچکی به «راهنمای اسکرام نسخه ۲۰۱۶» با عنوان «ارزشهای اسکرام» که خود شاهدی بر اهمیت تسلط بر دانش نظری و فرهنگ چابک قبل از شروع کار است، بهانهای شد تا آنچه به نظرم مهم میآمد را با شما نیز در میان بگذارم.
بیانیۀ چابک
ما با توسعۀ نرمافزار و کمک به دیگران در انجام آن، در حال کشف راههای بهتری برای توسعۀ نرمافزار هستیم. از این طریق باید دست یابیم به ارزش:
افراد و تعاملات بالاتر از فرآیندها و ابزارها
نرمافزار کار کننده بالاتر از مستندات جامع
مشارکت مشتری در انجام کار بالاتر از مذاکرات قراردادی
پاسخگویی به تغییرات بالاتر از پیروی از یک طرح
باوجودی که ارزشهایی در موارد سمت چپ وجود دارد، [ولی] ما برای موارد سمت راست ارزش بیشتری قائل هستیم.
چرا بیانیۀ چابک تا به این اندازه مهم است؟
بیانیۀ چابک تنها یک سند پر از جملات و واژههای عجیبوغریب و ناشناخته و گاهی به نظر سادهلوحانه نیست! اگر به ارزشهای چابک که در بیانیه به آنها اشارهشده است خوب توجه شود، هر جمله و واژۀ آن چراغ راهی برای چابک کاران خواهد بود.
با اولین نگاه شاید با خود بگویید – خب! اینها که بدیهیات است! همه میدانیم مشارکت مشتری خوب است، پاسخگویی به تغییرات عالی است، نرمافزار کار کننده معرکه ست و تعامل با آدمها خیلی مهم است!
به نظرم شنیدن این جملات اصلاً تعجبآور نیست! من هم روز اول وقتی بیانیه چابک را خواندم همینها در ذهنم چرخ میخورد! ولی الآن میدانم که ماهیت چابک ساده است ولی تسلط بر آن ساده نیست. همانطور که کنشوئبر و جفسادرلند در ابتدای «راهنمای اسکرام» مینویسند:
اسکرام:
- سبکوزن است
- فهم آن آسان است
- [ولی] تسلط بر آن دشوار است!
نکتۀ حائز اهمیت در اینجا این است که هرگز نباید سبکوزن و آسانفهم بودن چابک (یا اسکرام یا هر چارچوب چابک دیگر) باعث پرهیز از تلاش برای واکاوی لایههای مختلفِ ارزشهای آن شود. گذر سریع از بیانیه چابک و جملاتی که چکیدۀ سالها تجربه و تلاش نخبگانی چون کنت بِک، اندرو هانت، کن شوئبر، جف سادرلند، رابرت مارتین، دِیو تُماس، مارتین فؤلر و دیگر دوستانشان است، نهتنها بی مسئولانه است بلکه عدم موفقیت ما در مسیر چابک کاری را نیز تضمین خواهد کرد!
متن اصلی بیانیۀ چابک و ترجمۀ رسمی فارسی آن در AgileManifesto.org در دسترس است.
ارزشهای چهارگانۀ چابک
» افراد و تعاملات بالاتر از فرآیندها و ابزارها
چابک کاری مبتنی بر کار تیمی است و افراد در قالب یک تیمِ متحد، برای انتقال ارزش به کسبوکار موردنظر، باهم همکاری میکنند. هیچکس خارج از تیم مسئولیت کارها را بر عهده نداشته و به همین جهت هم دخالت مستقیم در تصمیمگیریهای تیمی ندارد.
بهعنوانمثال در اسکرام وقتی تیم با یک هدف کسبوکار که اغلب توسط مالک محصول پایهگذاری شده است، آشنایی میابد بلافاصله تلاش میکند تا چگونگی رسیدن به آن هدف را برای خود مجسم کند. فرآیند و ابزاری برای این کار موردنیاز نیست، افراد تیم بهغیراز خودشان و تعامل سازنده برای رسیدن به هدف و انجام کار، به چیز دیگری نیاز ندارند.
اسکات اَمبلر اینگونه شرح میدهد:
فکر میکنید کدامیک سامانۀ بهتری را توسعه خواهند داد: پنج توسعهدهندۀ نرمافزار با ابزارهای خودشان [لپتاپ، تیشرت، ماگ قهوه، دارت برد، چند قلم و کاغذ و …] که در یک اتاق مشترک باهم کار میکنند یا پنج همبرگر برگردان کمتجربه، مجهز به دقیقترین فرآیندها و قویترین ابزارها که در یک دفتر کار رؤیایی و گرانقیمت مشغول کارند؟ اگر پروژه پیچیده باشد، ترجیح میدهم پولم را روی آن پنج توسعهدهنده، سرمایهگذاری کنم! شما چطور؟
نمیتوان اهمیت ابزارها و فرآیندها را در توسعۀ موفق نادیده گرفت ولی همانطور که در متن بیانیه آمده، موارد سمت راست (موارد سمت چپ در نسخۀ انگلیسی!) ارزش بیشتری دارند!
به کلمۀ پیچیده در اظهارنظر اسکات امبلر دقت کنید. چارچوبهای چابک برای پروژههای پیچیده طراحیشدهاند. کن شوئبر و جف سادرلند در ابتدای «راهنمای اسکرام»، تکلیف را روشن کرده است:
اسکرام چارچوبی برای توسعه و نگهداری محصولات پیچیده است.
راهنمای اسکرام
یعنی اگر پروژهتان پیچیده نیست، اصلاً مهم نیست که چابک باشید یا نباشید. گاهی دیدهشده که تلاش برای چابک کاری در پروژههای ساده، به پیچیدگی فرآیند و سختی کار افزوده است. پیچیدگی پروژهها و اینکه چه محصولی پیچیده است و چه پروژهای و با چه ویژگیهایی پیچیده نیست، فرصتی دیگر و مبحثی جدا میطلبد.
» نرمافزار کار کننده بالاتر از مستندات جامع
چارچوبهای چابک به صورت بنیادین برای توسعه نرمافزار طراحیشدهاند. به شکل مستقیم نمیتوانیم از آنها برای توسعۀ پلها، جادهها، ساخت یک خانه، ترجمۀ یک کتاب، ادارۀ یک مدرسه و یا انتخابات ریاست جمهوری استفاده کنیم! ممکن است از مفاهیم مشترک در پروژههای غیر نرمافزاری استفاده بشود ولی هرچه که هست دیگر به آن چابک گفته نمیشود.
جای تعجب نیست که گاهی نقاط مشترکی در مفاهیم چابک با مثلاً مفاهیم توسعۀ ناب یا حلقه و تکرار یا متدهای تجربهگرا (Empiricism) در صنایع دیگر میابیم. نظریهپردازان چابک، بخشهای زیادی از آن را از تجربیات موفق صنایع و تئوریهای دیگر وام گرفته و برای توسعه نرمافزار بهینه کردهاند.
تمرکز هر فعالیتی در چارچوبهای چابک، بر روی تولید نرمافزاری است که نهتنها همسو با اهداف تبیین شده قراردارد، بلکه بهصورت بالفعل قابلاستفاده نیز هست. بهطور خلاصه نرمافزار کار کننده، نرمافزاری است که نیمهکاره نبوده و در صورت نیاز میتوان از آن بهرهبرداری کرد.
اسکات اَمبلر میگوید:
فکر میکنید وقتی از کاربر سؤال کنید که ترجیح میدهد سندی پنجاهصفحهای که درونش آنچه تولید خواهید کرد را توضیح دادهاید را بخواند یا خود نرمافزار را داشته باشد، او کدام گزینه را انتخاب خواهد کرد؟ حدس من این است که در ۹۹% موارد آنها نرمافزاری که کار میکند را انتخاب میکنند!
وظیفه و تمرکز تیم توسعه اسکرام در هر اسپرینت، توسعۀ یک نرمافزار بالقوه قابلارائه است. البته ممکن است که این تکه نرمافزار، تمام قابلیتهای مورد انتظار را در برنداشته باشد ولی کیفیت لازم برای انتقال به مشتری را دارا است. این عناصر کیفی در قالب قوانین و مقررات کلان و یا موردی، توسط تیم توسعه چابک تعریف، پیگیری و بهطور مداوم بهینه میشوند.
» مشارکت مشتری در انجام کار بالاتر از مذاکرات قراردادی
به علت ارزش داشتنِ افراد و تعاملات، چارچوبهای چابک بر پایۀ تشریکمساعی عمل میکنند. هیچکس بهتر از مشتری نمیتواند بگوید که چه میخواهد! درست است شاید نداند که چه میخواهد ولی قطعاً تنها کسی است که میتواند بگوید که چه میخواهد! وظیفۀ چابک کار، ایجاد زمینهای مناسب برای گفتوگوی بهتر با مشتری است تا آنچه میخواهد را بهتر توضیح دهد. وجود قرارداد بین مجری و کارفرما بیاهمیت نیست ولی جای ارتباط نزدیک مشتری را نخواهد گرفت.
درحالیکه چارچوبهایی مانند XP، اشتیاق و تأکید زیادی بر حضور مشتری یا نماینده مشتری در کنار تیم توسعه دارند ولی اسکرام در این زمینه سختگیری زیادی ندارد. در متن بیانیه از واژۀ Collaboration استفادهشده که به مفهوم یک مشارکتِ نزدیک است و همه میدانیم که مشارکتِ نزدیک بدون گفتگوی چهره به چهره امکانپذیر نیست.
کارآمدترین و مؤثرترین روشِ انتقال اطلاعات به تیم توسعه و تبادل آن در میان اعضای تیم، گفتگوی چهره به چهره است.
اصل ۶ چابک
ارزشِ مشارکت مشتری تنها محدود به استخراج نیازهای او برای توسعه نرمافزار نیست. اگر بهصورت مداوم با مشتری در گفتگو نباشید، او منزوی خواهد شد و مشتری منزوی یک مشتری ناراحت است! و هیچچیز برای یک پروژۀ پیچیدۀ نرمافزاری مهلکتر از یک مشتری عصبانی و بیاعتماد که قراردادی هم در دست دارد، نیست. اگر با مشتری خود بهصورت مداوم در گفتگو و مشارکتِ نزدیک باشید، مشکلاتِ کوچک را قبل از اینکه از کنترلتان خارج شوند، کشف خواهید کرد. اگر به او بگویید که ساکت باشد، گوشهای بنشیند تا هر وقت چیزی برای ارائه داشتید خبرش کنید، کمتر به شما اعتماد خواهد کرد. مشتریِ بیاعتماد مدام مجبورتان خواهد کرد که درستیِ کاری که انجام میدهید را برایش اثبات کنید!
اسکات اَمبلر دراینباره میگوید:
بله، احتمالاً [مشتریهایتان بهخوبی شما] مهارت لازم برای توصیف سامانههای نرمافزاری را ندارند! احتمالاً چیزی که توضیح میدهید را در مرتبۀ اول درک نمیکنند! و خیلی از اوقات بیپروا نظرشان را تغییر میدهند! کار با مشتری دشوار است ولی این از حقایق شغلتان است [،پس آن را بپذیرید]!
چارچوب اسکرام برای تسهیل در این مشارکت، نقشی با عنوانِ مالک محصول که چشم، گوش و زبانِ مشتری در تیم توسعه است را پیشنهاد کرده است. از طرفی به مشتری توصیه میکند تا در جلسات و نشستهای گوناگون تیم توسعه، شرکت کند تا علاوه بر آشنا شدن با فرآیند مهندسی و تولید نرمافزار، اعتماد بیشتری بین تیم اسکرام و مشتری به وجود آید. چارچوبهای چابک تلاش میکنند مشتریان را نیز به همراه تیم توسعه به سمت حرفهای شدن سوق دهند. مشتریانی که در آینده یک سفارشدهندهی چابک نام خواهند گرفت!
» پاسخگویی به تغییرات بالاتر از پیروی از یک طرح
ماهیتِ تجربهگرای نظریۀ چابک، پیروی کورکورانه از یک طرحِ از پیش تعیینشده را غیرممکن مینماید. هدف اصلی تیم توسعۀ چابک، خلق ارزش و انتقال آن به کسبوکار مشتری است. در این مسیر هر چیزی که برای مشتری ارزشمند نیست و یا ارزشش را بهیکباره از دست میدهد نباید در اهدافِ تیم توسعه جایگاهی برای آن متصور بود. برای دستیابی به چنین انعطافی، تیمهای توسعه مرتباً در حال برنامهریزی هستند تا بتوانند تغییرات را با آغوش باز بپذیرند. در اسکرام این کار در هر اسپرینت تکرار میشود. گرچه نادر است ولی اگر اهداف اسپرینت بهیکباره بیاعتبار شوند هم، مجاز خواهید بود اسپرینت را شکسته و دوباره برنامهریزی کنید!
استقبال از تغییرِ نیازمندیها، حتی در اواخر فرآیند توسعه. فرآیندهای چابک، تغییر را در جهت مزیتِ رقابتی مشتری مهار میکنند.
اصل ۲ چابک
طرحهای اولیه برای توسعه نرمافزارهای پیچیده، غالباً بر پایهی اطلاعات ناقص بناشدهاند و بسیار طبیعی است که بهمرورزمان و با کسب تجربه و دانشِ بیشتر در خصوص ویژگیهای محصول، مخاطرات بالقوه، فناوریهای جدید، تغییرات کسبوکار، ایدههای نوین و غیره، دیگر بهترین طرح موجود نباشند!
اسکات اَمبلر در خصوص تغییرات نرمافزاری نظر جالبی دارد:
پدیدۀ تغییر، حقیقتی [انکارناپذیر] در توسعه نرمافزار است. حقیقتی که فرآیند توسعه شما باید برای آن فکری کرده باشد!
داشتن یک طرح از پیش تعیینشده بهخودیخود اشکالی ندارد و تجربه نشان داده است که داشتنش بهتر از نداشتنش است. ولی تمام طرحها و برنامهریزیهای چابک باید در مسیر دسترسی به اهداف کسبوکار پایش و پالایش شوند.
ارزشهای پنجگانۀ اسکرام
اسکرام چارچوبی است که تفکر چابک را پیادهسازی کرده است. بنابراین طبیعی است که تمامی ارزشهای چابک در اسکرام هم وجود داشته باشند. وقتی نامِ اسکرام را میشنوید بلافاصله جلسات، نقشها، داستانهای کاربر، اسپرینت و غیره را به یاد میآورید ولی قبل از آن نیازمندیم تا خود را برای استفاده از آنها آماده کنیم. هیچ شناگر حرفهای بدون لباس، عینک، تمرین و اعتمادبهنفس در مسابقات المپیک شرکت نمیکند.
برای استفادۀ موفق از اسکرام، باید علاوه بر درک ارزشهای متعالی چابک، با پنج ارزش ویژۀ دیگر نیز مأنوس باشیم: تعهد، شجاعت، تمرکز، باز بودن و احترام.
اسکرام معتقد است که اگر این پنج عنصر، درونِ تیم و حتی خارج از آن پذیرفته و نهادینه شود، ارکانِ اصلی اسکرام (شفافیت، بازرسی و سازگاری) بهسرعت مستقرشده و چرخ اسکرامتان خواهد چرخید.
» تعهد
همه افراد بهشخصه برای دستیابی به اهدافِ تیم اسکرام متعهد میشوند. به دلیل دشوار بودن تسلط بر اسکرام، تعهد اعضای تیم بسیار حائز اهمیت است. وقتی قرار است بهعنوان عضو تیمِ اسکرام کارکنید، متعهد میشوید که کمکهای اسکرام مستر را بپذیرید، گوش به نظرات مالک محصول بسپارید، در نشستها و جلسات بهصورت منظم شرکت کنید و اهداف مشترک را دنبال کنید.
هر اسپرینت هدفی ویژه دارد که بخشی از تصویرِ بزرگ محصول است. تعهد در انجام کارِ درست در جهت هدفِ اسپرینت باعث میشود تا فرآیندها بهتر مهندسی شوند (اسکرام چارچوبی برای فرآیند است)، برآوردهای تیم توسعه از سرعت و ظرفیتی که دارد، به واقعیت نزدیکتر بوده و در مواقع لزوم تصمیمهای صحیحتری بگیرد. بُرد اسکرام که در اغلب اتاقهای کار تیمها قرار دارد نیز نمونهای دیگر از ابزارهای تعهدآور است که هم تعهد فردی و هم تعهد تیمی را به نمایش میگذارد.
» شجاعت
به دلیل دشوار بودن تسلط بر اسکرام، تیمها باید شجاعتِ رویارویی با چالشهای زیادی را داشته باشند. اسکرام یعنی تغییر! این تغییرات ممکن است در هرجایی لازم باشند. تغییر در سطوح مدیریتی و سازمانی، تغییر در روش نگهداری و انتقال محصول، تغییر در روشهای مدیریت پروژه و حتی تغییر در نگرشِ مهندسی و طرز تفکر متخصصین. این تغییرات به شجاعت نیازمندند.
شجاعتِ اعضای تیم اسکرام باعث افزایش شفافیت نیز میشود. وقتی در اسکرامِ روزانه، کاری که باید انجام میگرفته و نگرفته را با شجاعت اقرار میکنیم، باعث ارتقاء شفافیت تیمی شدهایم. اگر با مشکلی مواجه هستیم و آن را با تمامِ تیم توسعه در میان میگذاریم، بهصورت خودکار تصمیمات بعدی تیم با واقعیت منطبقتر خواهند شد.
اسکرام چارچوبی چالش محور است. به این مفهوم که تمام ایدهها، روشها، راهحلها و نظرات شما در تیم توسعه به چالش کشیده خواهند شد. اعتمادبهنفس و شجاعت مواجهه با این چالشها و انتقادها، کیفیت تیم و محصول نهایی را تضمین میکند. از طرفی شجاعت فقط منحصر به اعضای تیم توسعه نیست. مدیران و ذینفعان نیز باید شجاعت لازم برای کار با اسکرام را داشته باشند. همانطور که در اصل پنجم از اصول دوازدهگانۀ چابک نیز مستتر است:
[شجاعت آن را داشته باشید که] پروژهها را بر دوش افراد باانگیزه بنا کنید. فضای لازم را به آنها بدهید و از نیازهای آنها پشتیبانی کنید و به آنها اعتماد کنید تا کارها را انجام دهند.
اصل ۵ چابک
» تمرکز
اسکرام پر از نشانههای تمرکز طلبی است! از زمانبسته بودن طولِ اسپرینتها و ایزوله بودن اسپرینت بکلاگ پس از آغاز اسپرینت گرفته تا هدفگذاری برای هر اسپرینت و استفاده از اقلام بکلاگ محصول بهعنوان نیازمندیهای نرمافزاری.
عموماً ذهن انسان برای انجام کارهای موازی تربیتنشده است. برآیند سرعت و دقت افراد زمانی که کارهای متفاوت را بهصورت مجزا و با تمرکز انجام میدهند، بیشتر است. اجازه دهید با یک بازی این موضوع را به چالش بکشم!
جدولی مشابه این را در نظر بگیرید. در ستون اول اعداد ۱ تا ۱۰، در ستون دوم حروف الفبا فارسی و در ستون سوم حروف الفبای انگلیسی قرارگرفتهاند. حال سعی کنید در دو مرحله جدول فوق را روی کاغذ پیاده کنید. در مرحلۀ اول بهصورت ستونی اعداد، حروف فارسی و حروف انگلیسی را بنویسید و برای مرحلۀ دوم سعی کنید همین کار را بهصورت سطر به سطر انجام دهید تا درنهایت به شکل جدول دستیابید.
اگر با یک زمانسنج، زمان انجام هر مرحله را ثبت کنید، خواهید دید که مرحلۀ دوم بهمراتب کندتر (بیش از دو برابر) از مرحلۀ اول، پیش رفته است. علت چیست؟! آیا اعداد را نمیشناختید یا حروف الفبا برایتان ناآشنا بودند؟ هیچکدام! پاسخ در ساختار ذهنی انسان نهفته است.
پرش مداوم بینِ موضوعات و حوزههای گوناگون، آنهم در وضعیتی رقابتی، باعث کاهش بهرهوری خواهد شد.
۱ | الف | A |
۲ | ب | B |
۳ | پ | C |
۴ | ت | D |
۵ | ث | E |
۶ | ج | F |
۷ | چ | G |
۸ | ح | H |
۹ | خ | I |
۱۰ | د | J |
این بازیِ ساده نشان میدهد که تمرکز در اسکرام و بهویژه در طول یک اسپرینت، که به دلیل زمانبسته بودن حالتی رقابتی دارد، بسیار بااهمیت است. احتمالاً شما هم مانند من، در حین بازی و در مرحلۀ دوم، حس آشنای اضطراب و دستپاچگی را تجربه کردهاید.
عدم وجود تمرکز، علاوه بر کاهش بهرهوری و طولانیتر شدن زمان توسعه، باعث بروز اختلالات عصبی آشکار و پنهانی میشود که بهمرورزمان بر روی کیفیت کار گروهی و بهرهوری فردی تأثیر جدی خواهند گذاشت.
» باز بودن
همهچیز در اسکرام قابل بازرسی و انطباق است. هیچ پیشرفت و یا چالشی در اسکرام مخفی نشده و مسیر توسعه تا انتها، کاملاً شفاف میماند. دورانی که افراد مدتها درون اتاقهایشان بهصورت انفرادی و بدون بازخورد به توسعه و تولید نرمافزار ادامه میدادند به پایان رسیده است. زمانی که مجبور باشید هرروز به کارهایی که باید انجام دهید، بهصورت گروهی فکر کنید و یا در انتهای اسپرینت قطعهای را که تولید کردید نمایش دهید، دیگر جایی برای پنهانکاری نخواهد ماند.
امروزه اعضای تیم در اتاقهای باز و بر روی یک میز مشترک، نرمافزارهای ارزشمند خود را تولید میکنند. تابلوی اسکرام، آینۀ تمام نمای پروژه و خط سیر آن بهسوی تکامل است. کوچکترین چالشها، از دید دیگر اعضای تیم پنهان نمانده و همه برای سروسامان دادن به اوضاع باهم کار میکنند.
باز بودن همچنین به معنی گوش دادن به دیگران نیز هست. حتی اگر یک عضو باسابقه در تیم توسعه هستید، بازهم چیزهایی هست که میتوانید از دیگران بیاموزید. آنچه باید به خاطر داشته باشیم این است که قوانین توسعه نرمافزار میتوانند در هرلحظه دچار تغییر و دگرگونی شوند و یک تیم اسکرام باید همواره در مقابل این تغییرات باز عمل کند.
» احترام
در چابک و اسکرام هیچچیزی ارزشمندتر از انسانها نیست. بنابراین احترام به تفاوتها، تجربیات، استعدادها و مهارتهای افراد، بهعنوان یک ارزش مطرح است. تعادل و توسعۀ پایدار در اسکرام، اصلی مهمی در چابکی است:
فرآیندهای چابک توسعۀ پایدار را ترویج میدهند حامیان، توسعهدهندگان و کاربران باید بتوانند سرعت پیشرفت ثابتی را برای مدت نامحدودی حفظ کنند.
اصل ۸ چابک
اگر فردی از اعضای تیم اسکرام به هر دلیلی از ریتم خارج شود، مسئولیتِ تیمی ایجاب میکند که اعضای دیگرِ تیم به کمک او بشتابند. هرچقدر سطح احترامِ متقابل بین چابک کاران بالاتر باشد، بازخوردهای مثبت در کار تیمی بیشتر خودنمایی خواهند کرد. مسئولیت تمامکارهای اشتباه یا صحیح و یا تصمیماتِ درست یا نادرست در تیم اسکرام بر عهدۀ تمام اعضای آن است، حتی اگر یک نفر آن را مرتکب شده باشد.
وقتی قرار است به مشتری بگویید که، چند قابلیت مورد انتظارش در انتهای اسپرینتِ جاری آماده نخواند بود، این کار را با احترام انجام دهید وگرنه ممکن است مشتری و پروژۀ خود را از دست بدهید. به دانش مالک محصول خود برای اینکه کدام قابلیت از بکلاگ اهمیت بالاتری دارد احترام بگذارید، زیرا تنها کسی است بیش از شما به موفقیتِ محصول میاندیشد. مالک محصول نیز باید به تصمیم تیم توسعه در خصوص اینکه اقلام بیشتری را نمیتوانند در اسپرینت جای دهند، احترام بگذارد.
اعضای تیم اسکرام باید برای جلسات اسکرام نیز احترام قائل شوند. دیر حاضر شدن سر جلسه، زود ترک کردن جلسه، بازی با لپتاپ و گوشیِ همراه و غیره، نشانۀ بیاحترامی به اعضای تیم و چارچوب اسکرام است.
سخن پایانی
اسکرام با معرفی این ارزشها تصریح میکند که علاوه بر تسلط بر نقشها، فرآیندها، مصنوعات و جلسات، جنبههای روانشناختی کارِ تیمی نیز در پروژههای نرمافزاری از اهمیت بالایی برخوردار است. همانطور که بیان شد، اسکرام برای همۀ پروژههای نرمافزاری انتخاب مناسبی نیست و بامطالعۀ عمیق این ارزشها میتوان گفت:
اسکرام برای همۀ تیمهای توسعه نرمافزار نیز انتخاب مناسبی نیست.
اسکرام برای تیمهای توسعه و سازمانهایی که به هر دلیلی از ارزشهای پنجگانۀ اسکرام و ارزشهای چابک، بهرهمند نبوده و برای کسب آنها نیز تلاش نمیکند مناسب و مؤثر نخواهد بود.
شاید در آینده در پژوهشهایی که در خصوص دلایلِ موفقیت و یا عدم موفقیت تیمهای چابک انجام میشود، بجای پرداختن مثلا بهدرستی یا نادرستی نحوۀ برپایی جلسات یا وزن دهی به داستانهای کاربر و یا طول اسپرینتها، شاهد آسیبشناسی سطح دغدغه و اهتمام تیمها در پذیرش ارزشهای چابک و اسکرام باشیم!
بخش جدید افزودهشده به «راهنمای اسکرام»، هرچند ازنظر حجم، بسیار کوچک است ولی بهتنهایی، نقشی بسیار مهم و ویژه در پیادهسازی اسکرام ایفا میکند.
دیدگاهتان را بنویسید