کانتکست در مدیریت محصول

تقریبا همه جا کانتکست مهمه ولی در مدیریت محصول انقدر مهمه که گاهی خودش میشه محصول!

اگر از یک سایت گردشگری هتل رزرو کنیم و اون هتل خوب نباشه، انقدر که هتل رو مقصر میدونیم، سایت رو ملامت نمیکنیم! حسی که برامون باقی میمونه اینه که تجربه دیجیتال خوبی داشتیم ولی احتمالا تجربه زیسته خوبی نداشتیم و سایت گردشگری رو خیلی سرزنش نخواهیم کرد! حداکثر چند فیدبک منفی و نمره‌ای کم به هتل!

ولی اگر تاکسی اینترنتی بگیریم و راننده با رانندگیش یا اخلاق و رفتارش اذیتمون کنه چی؟ احتمالا کل تشکیلات در خطر تحریم ما قرار خواهد گرفت!

هر دو به اصطلاح پلتفرم هستند ولی در حالت دوم، کانتکستی که درش قرار داریم یعنی “تجربه سفر با تاکسی” خودش به تنهایی یک محصوله! اگر بهش توجه نکنی احتمالا شکست میخوره.

کانتکست در مدیریت محصول

گاهی این کانتکست در مدیریت محصول، انتخابی ست: یکی روی تجربه سفر تمرکز میکنه و یکی روی اقامت ارزان‌تر! هر دو هم ممکنه موفق باشند. رمز اینه که آگاهانه انتخاب کنی و بدونی داری چیکار میکنی و از همه مهمتر چیکار نمیکنی! اگر بین برندها بگردیم بخصوص که رقبای یک حوزه هم باشند این ریزه کاری های مهم رو خواهیم دید. حتی روی ترکیب سازمانی هم تاثیر داره!

پلتفرم‌های تهیه غذا رو خودتون حدس بزنید!

برای همینم هست که رویکرد “یه اپ میخوام شبیه دیجیکالا!” دیگه کمتر کار میکنه! 🙂

👋

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *