مهرهداران در حیات وحش، آنجایی که پای جانشان در میون باشه، مثلا وقتی شکارچی در اطرافشون قدم میزنه، یا بوی یک پلنگ به مشام میرسه، سطح استرسشون شروع به بالا رفتن میکنه. به طور کلی استرس و حاملهای شیمیایی اون (گروه گلوکوکورتیکوئید) به حیوانات کمک میکنه بهتر فکر کنند، دقیقتر نقشه بکشند، بهینه غذا بخورند، به موقع تولیدمثل کنند، هوشیار بخوابند، مراقب مصدوم شدنشون باشند و تکنیک های فرار و جنگ رو بی وقفه تمرین کنند!جالبه که حجم استرس از یک حدودی که میگذره، برعکس کم تحرکتر میشن، ریتم تنفسشون کوتاه میشه تا مبادا توجه شکارچی رو به خودشون جلب کنند! در این حالت عملکرد بقا معکوس عمل میکنه تا حیوان رو از خطر نجات بده!
هورمونها بیش از آنچه فکر میکنیم در رفتار ما تاثیر دارند.
وقتی تهدیدها طولانی باشند یا چگالی اونها بالا باشه، استرس از مرز دومش میگذره و به اضطراب تبدیل میشه! وقتی یک گوزن بخار نفسهای سه تا گرگ رو روی صورتش حس بکنه، دیگه کاملا خشکش میزنه، به اصطلاح پانیک میکنه و برای مرگ آماده میشه! شیمی بدن به تعادل و ارتقاء کیفیت عناصر طبیعت کمک میکنه:
اگر تو تا این حد ضعیف هستی که نتونستی از وضعیت پر استرس خارج بشی بهتره در برابر قویتر از خودت تسلیم بشی تا این ژِن ادامه پیدا نکنه!
انسان خردمند تونسته با کمک عقل و ابزار از این بازی خشن فرار کنه، البته قرار گرفتن تدریجیش در بالای هرم غذایی در این موضوع بی تاثیر نبوده ولی کلیهها و شیمی بدنش خیلی با پسرخالههای جنگلیش تفاوت نکرده! هنوز هم در به همون پاشنه میچرخه!
خیلی وقتها استرس و اضطراب، عملکرد افراد رو تا سر حدِ کند ذهنی پایین میاره!
توجه به قانون یِرکیس-دودسون و استرس در محیط کار بسیار مهمه! شناخت تفاوتهای رفتاری و کنشهای تحت استرس مثل مقاومت، تحمل، تسلیم، برانگیختگی، تنبلی اجتماعی، انواع ماشهها و از همه مهمتر توجه به اینکه چه بخوایم چه نخوایم ما انسان هستیم، میتونه به بهینه نگه داشتن سطح عملکرد در سازمان کمک کنه.
دیدگاهتان را بنویسید